شعر رضوان

بنده شاعر آئینی هستم و در این وبلاگ قصد ارائه ی اشعارم در مناسبت های مذهبی را دارم تا وظیفه ی هنری خویش را در قبال ولی نعمتان خویش به انجام برسانم.به امید قبول و عنایت ایشان و دوستدارانشان

شعر رضوان

بنده شاعر آئینی هستم و در این وبلاگ قصد ارائه ی اشعارم در مناسبت های مذهبی را دارم تا وظیفه ی هنری خویش را در قبال ولی نعمتان خویش به انجام برسانم.به امید قبول و عنایت ایشان و دوستدارانشان

سوگِ قلبِ عالمِ امکان

سوگِ قلبِ عالمِ امکان

شهادت- 16/3/97- بیست و یکم ماه رمضان

امشب دلی شکسته به دستم، بیا ببین

از غصّۀ زمانه شکستم، بیا ببین

در سوگِ قلبِ عالمِ امکان، امام علی

من غصّه دار و غمزده هستم، بیا ببین

مردی که ناکسان نتوانند به جز نماز

فرقش میانِ سجده شکستند ، بیا ببین

با یادِ نامِ تو، نَفَسم، حبسِ این قفس

من میگسارِ جامِ اَلَستم، بیا ببین

یک جورِ دیگری به تو وابسته ام، علی

از غیرِ تو، که دیده ببستم، بیا ببین

در کُنجِ با صفایِ نجف، فارغ از خودم

یک لحظه، بی هوا، بنشستم، بیا ببین

گاهی برای از تو سرودن، توان کم است

با تو، زِ هر چه غیرِ تو رَستم، بیا ببین

افسارِ نَفس و، دستِ دل و، دامنِ علی

با ذکرِ تو زِ همّه گسستم، بیا ببین

گویی که غرقِ یادِ خدا، فَرقِ لاله گون

من جامِ پُر زِ خونِ دل هستم، بیا ببین

از تو نمی توان، سخن از انتها زدن

با جرعه ای زِ وصلِ تو مستم، بیا ببین

یک قطره از محبّتِ تو، بحرِ عافیت

از دوزخم به مِهرِ تو جَستم، بیا ببین


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد